روايات
1 - عدم رحمت در جهنم
قال علىعليه السلام : «احذروا ناراً قعرها بعيد و حرّها شديد و عذابها جديد دار ليس فيها رحمة و لا تسمع فيها دعوة و لا تفرج فيها كُربة».
بپرهيزيد از آتشى كه ژرفاى آن دور و حرارت آن زياد و سخت و عذاب آن تازه است و جهنم منزلى است كه هيچ رحمت در آن وجود ندارد سخن كسى در آن شنيده نمىشود و گرفتارى هيچ كسى بر طرف نمىشود . (شرح نهج البلاغه / 15 / 164)
2 - تنگ بودن جهنم
قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وسلم : «فى قوله تعالى: «و اذا القوا منها مكاناً ضيّقاً» قال والذى نفسى بيده انّهم يستكرهون فى النار كما يستكره الوتد فى الحائط».
پيامبر درباره آيه شريفه مىفرمايد وقتى جهنّمىها در آتش قرار مىگيرند در مكان تنگى واقع مىشوند فرمود سوگند به كسى كه جانم در دست اوست آنها در آتش چنان در فشار قرار مىگيرند چنانكه ميخ در ديوار در فشار قرار مىگيرد. (نور الثقلين / 4 / 8)
3 - عدم طاقت بشر در جهنم
قال علىعليه السلام : «اعلموا انّه ليس لهذا الجلد الرقيق الصبر على النار فارحموا نفوسكم فانّكم قد جرّبتموها فى مصائب الدنيا افرأيتم جزع احدكم من الشوكة تصيبه و العثرة تدميه ...».
آگاه باشيد اين پوست نازك تن طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم كنيد، شما مصيبتهاى دنيا را آزموديد، آيا ناراحتى يكى از افراد خود را بر اثر خارى كه در بدنش فرو رفته يا در زمين خوردن پايش مجروح شده ديدهايد كه تحمّل آن مشكل است . (نهج البلاغه / خطبه 183)
4 - شدت يك حلقه زنجير جهنم
قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وسلم : «لو انّ حلقة واحدة من السلسلة التى طولها سبعون ذراعاً وضعت على الدنيا لذابت الدنيا من حرّها».
اگر يك حلقه از زنجير آتشى قيامت كه طول آن هفتاد ذراع است در دنيا قرار گيرد تمام دنيا از حرارت آن آب مىشوند و از بين مىروند . (بحار / 8 / 280)
5 - در امان بودن اهل توحيد از عذاب
قال الصادقعليه السلام : «ان اللَّه تبارك و تعالى اقسم بعزّته و جلاله ان لا يعذّب اهل توحيده بالنار ابداً». (توحيد / 20)
خداوند به عزّت و جلال خود سوگند ياد كرده كه موحّدان را به آتش هرگز نسوزاند .
6 - عبوس بودن مالك دوزخ
عن ابى جعفر الباقرعليه السلام قال: «ان رسول اللَّه حيث اُسرى به لم يمرّ بخلق من خلق اللَّه الاّ رأى منه ما يحب من البشر و اللطف و السّرور به حتى مرّ بخلق من خلق اللَّه ... فوجده عابساً فقال: يا جبرئيل! ... من هذا قال: هذا مالك خازن النار هكذا خلقه ربه...».
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم در شب معراج به هركدام از مخلوقات الهى كه برخورد كرد آنها را داراى مسرت و خوشحالى مشاهده كرد تا اينكه به يك مخلوقى برخورد نمود كه چهره او در هم كشيده بود پرسيد اى جبرئيل اين شخص كيست؟ گفت اين (مالك) خازن جهنّم است. خداوند او را اين چنين عبوس و چهره در هم كشيده آفريده است . (بحار / 8 / 284)
7 - طبقات جهنم
قال الصادقعليه السلام : «انّ جهنم لها سبعة ابواب اطباق بعضها فوق بعض وضع احدى يديه على الاخرى فقال هكذا و انّ اللَّه وضع الجنان على الارض و وضع الميزان بعضها فوق بعض فاسفلها جهنّم و فوقها لظى و فوقها الحطمة و فوقها سقر و فوقها الجحيم و فوقها السعير و فوقها الهاوية».
دوزخ داراى هفت طبقه است كه برخى بالاى بعضى مىباشد و يكى از دستهاى مبارك را بر ديگرى گذارد، فرمود اينچنين و خداوند بهشت را بر روى زمين قرار داده است و بعضى از آتش دوزخ را بر بعضى ديگر نهاده است كه پايينترين آنها جهنّم است و بالاى آن لظى (آتش با زبانه جهنم) و بالاى آن حطمه (آتش سخت سوزان) و بالاى آن سقر و بالاى آن جحيم و سعير (آتش افروخته) و بالاى آن هاويه مىباشد. (تفسير صافى/266)
اشاره
الف - نوف بكالى مى گويد: حضرت على عليه السلام رانيمه شب درحال گريه و مناجات ديدم به من فرمود: آيا بيدارى؟ عرض كردم: بيدارم. حضرت فرمود: «يا نوف ان طال بكاؤك فى هذه الليله مخافة من اللَّه قرّت عيناك غداً بين يدى اللَّه عز و جل يا نوف! انه ليس من قطرة قطرت من عين رجل من خشية اللَّه الاّ اطفأت بحاراً من النيران». (سفينة البحار / 1 / 354)
ب - عقيل از حضرت علىعليه السلام سهميهى بيشترى تقاضا كرد. حضرت آهن داغ را به او نزديك كرد و او ناله كرد. حضرت فرمود : «اتئنّ من اذى و لا ائنّ من لظى». (بحار/40/ 347)
ج - پيامبر اكرم فرمود: روز قيامت من و على در صراط مىايستيم در حالى كه شمشير در دست داريم هيچ انسانى از صراط عبور نمىكند مگر آنكه از ولايت على سؤال مىشود هر شخصى كه جواز عبور داشت نجات پيدا مىكند و الاّ با شمشير او را وارد جهنم مىسازيم سپس حضرت آيه شريفه «وقفوهم انهم مسئولون» (صافات، 24) را تلاوت نمود. (سفينه / 1 / 210)